آقای محمدیزاده با تو هستم!
تقابل با انجمنهای علمی بس است!
http://www.aftabnews.ir/vdcjxoev8uqeayz.fsfu.html
دکتر
بهزاد قرهیاضی رئیس انجمن ایمنی زیستی ایران طی مصاحبه اختصاصی با مرکز اطلاعات
بیوتکنولوژی ایران انتقاد بیسابقهای را متوجه معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان
حفاظت از محیط زیست ایران کرد. دکتر قرهیاضی که در حال حاضر ریاست انجمن زراعت و
اصلاح نباتات را نیز بر عهده دارد از بیتوجهی سازمان حفاظت محیط زیست به مسائل
اساسی محیط زیست کشور مانند مرگ خاموش حیاط وحش، بیتدبیری و بیعملی در مورد خشک
شدن دریاچه ارومیه، شناسایی علل و اقدام موثر برای مقابله با پدیده ویرانگر
ریزگردها و ناتوانی ناشی از ناشایسته سالاری در مواجهه با آلودگی هوا در کلان
شهرها شاکی است از نگرانی ریاست سازمان در مورد سخنرانی یک رئیس انجمن علمی در
حضور او ابراز تعجب کرده و میگوید محل تاسف است که چنین افرادی به چنین جایگا هایی
دست یافتهاند.
آفتاب: عین مصاحبه را بخوانید:
- آقای دکتر با
توجه با اشرافی که به مسائل محیط زیست کشور دارید و با توجه به ارتباطات گسترده
ملی و بینالمللی، مهمترین چالشهای محیط زیست امروز را در چه میدانید؟
یکی از مهمترین
چالشهای سازمان حفاظت محیط زیست که ریشههای تاریخی هم دارد و دارای سابقه دیرینی
هم هست عدم کادر سازی و ناشایسته سالاری در مدیریت این سازمان است. متاسفانه ریاست
این سازمان در حال حاضر فاقد کوچکترین ارتباط تحصیلی و سابقه و آشنایی با مسائل اساسی
محیط زیست بودهاند. آقای محمدی زاده در سال پایانی ریاست خود بر سازمان حفاظت از
محیط زیست خوب است کارنامه خود را ارائه کند. این کارنامه قطعا از نظر اینجانب به
عنوان فردی که سالهای سال در انجمنهای علمی در حوزه تنوع زیستی و ایمنی زیستی
فعالیت داشتهام و بسیاری از هم فکران من نمره قبولی نخواهد داشت. اگرچه چالشهای
زیست محیطی در کشور ما بسیار زیاد هستند اما باز هم مایلم بر ناشایسته سالاری و
عدم صلاحیت مدیریتی در سازمان حفاظت محیط زیست تاکید و پافشاری کنم چون اگر مدیریت
ارشد در سازمان حفاظت محیط زیست سیاسی کار، کارنابلد و دانایی ستیز و فناوری هراس
باشد آنگاه قادر نخواهد بود مشکلات ولو کوچک را حل کند تا چه رسد به چالشهایی
اساسی که در صدر آنها باید از خشک شدن قسمت اعظم بزرگترین دریاچه کشورمان و به دنبال
آن به راه افتادن غبار نمک و احتمال الزام به مهاجرت دسته جمعی ساکنان پیرامون این
دریاچه را نام برد. آقای محمدیزاده خوب است اقدامات خود در این زمینه و نتایج آن
را برای مردم، نه مردم منطقه بلکه تمام ایرانیان توضیح دهد چراکه این فاجعه زیست
محیطی میتواند حتی آثار فرا ملی هم داشته باشد. پدیده ریزگردها که به بخش جدایی
ناپذیر زندگی امروز جمعیت ساکن در بخش عظیمی از کشورمان تبدیل شده است هم به نظر
میرسد جایی در برنامههای آقای محمدی زاده نداشته باشد. کاهش تنوع زیستی٬ مرگ تدریجی حیاط وحش و بیتدبیری سازمان در جلوگیری از
وقوع فاجعه حیاط وحش به کاهش تعداد یوزپلنگ ایرانی یا سوسن چلچراغ محدود نمیشود
بلکه جنگل زدایی گسترده، تبدیل اراضی، تعرض به منابع ملی و توسعه مصرف بیرویه
سموم شیمیایی دفع آفات نباتی به ندرت مورد اعتراض این مدیر ارشد دولت دهم قرار
گرفته است. اما
در عوض حاشیه سازیها و حاشیه پردازیهای آقای محمدی زاده در سازمان بسیار زیاد
است.
- آقای دکتر شما
از کادر سازی گفتید ممکن است قدری توضیح بدهید منظورتان چیست؟
رئیس سازمان
حفاظت از محیط زیست همواره از خارج از سازمان منصوب شده و شاید فعلا نشود به این
موضوع انتقاد اساسی وارد کرد اما اگر نگاه کنیم از گذشته دور تقریبا تمام مدیران
ارشد سازمان٬
معاونین و مدیران کل آن عاریتی بودهاند و به طور عمده بدون توجه به تخصص و
شایستگی از وزارت امور خارجه (!) وزارت علوم و وزارت جهاد کشاورزی انتخاب شدهاند که
نوعا فاقد دلبستگی و عرق بخشی و علاقه مندی به محیط زیست بودهاند. مثال بارز آن
همین معاونت آقایی به نام سلیمانپور از وزارت خارجه در گذشته و آقایی به نام
مرشدی در ریاست دبیرخانه شورای ملی ایمنی زیستی و مدیر کل پژوهشی سازمان حفاظت
محیط زیست از وزارت جهاد کشاورزی در حال حاضر است. پس میبینیم که مدیران سازمان به
جای کادر سازی، از طریق استقراض مدیران آن هم منطبق با سلایق سیاسی ریاست سازمان
تامین میشوند نه از طریق تربیت نیرو برای اداره امور سازمان. در حوزه پژوهشی هم همیشه شورای پژوهشی این سازمان و
مدیر کل پژوهشی آن به عنوان یک منبع مالی به اعتبارات کلان پژوهشی سازمان توجه
داشتهاند بدون آنکه پروژه اساسی در خور ذکری را اجرا کرده باشند.
- آقای دکتر شما
مشخصا چه راه حلی را برای برون رفت از این وضعیت پیشنهاد میدهید؟
سازمان حفاظت
محیط زیست نیازمند تقویت و حتی تاسیس پژوهشکدهای با استخدام کادر رسمی برای انجام
پژوهشهای فوری و کاربردی مورد نیاز بخش است البته اینکه دانشگاهها متولی اصلی
پژوهش در کشور باشند جای تردیدی نیست اما با توجه با ساختار دانشگاهها که به طور
عمده محقق محور و تخصص محور هستند و نه مشکل محور، یک دستگاه اجرایی نباید و نمیتواند
منتظر اقدام داوطلبانه دانشگاهها برای رفع مشکلات فوری و فوتی خود بماند. این
موضوع نه تنها در مورد سازمان حفاظت محیط زیست بلکه در حوزه کشاورزی هم صدق میکند.
در اینجاست که وجود یک پژوهشکده قوی با کادری مجرب میتواند راهگشا باشد. به همین
ترتیب هم باید عرض کنم که از دانشگاه محیط زیست این سازمان جز نامی برای تفاخر به
جای نمانده است. این دانشگاه هم مستلزم تقویت به ویژه تقویت مدیریتی است.
- میتوانید
مصادیقی از ضعف مدیریت در سازمان را برای ما ارائه بفرمایید؟
ریاست سازمان که
مسئولیت نهایی تهیه و تصویب آیین نامه اجرایی قانون ملی ایمنی زیستی را بر عهده
دارد طی 3 سال از مدیریت خود عاجز از ایجاد تفاهم بین مدیریتهای مختلف درون دولت
و انجمنهای علمی بوده و در نتیجه این قانون که در اوایل دوره ریاست آقای محمدی
زاده به وی ابلاغ شده همچنان بدون آیین نامه اجرایی است و همچنان اجرای آن متوقف
است. آیا سندی فراتر از قانون گریزی یا عدم توان اجرای قانون برای عدم کفایت یک
مدیر لازم است؟ آقای محمدی زاده با انتخاب دکتر مرشدی به ریاست دبیرخانه شورای ملی
ایمنی زیستی و به دنبال آن مدیر کلی پژوهشی سازمان حفاظت محیط زیست تیر خلاص را بر
استفادههای متعهدانه و مسئولانه از فناوری بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک برای حفاظت
از محیط زیست، افزایش تنوع زیستی و نجات گونههای در حال انقراض زده است.
آثار سوء تدبیر
مهندس محمدی زاده منحصر به سازمان حفاظت محیط زیست و حتی حوزه محیط زیست نیست. وی
با ممانعت از اجرای قانون ایمنی زیستی یا در بهترین حالت ناتوانی در اجرای قانون
ملی ایمنی زیستی موجب توسعه نیاز ملی به واردات محصولات غذایی از جمله ذرت، دانههای
روغنی و پنبه شده است. در حالیکه این سازمان تحت هدایت مهندس محمدی زاده با هراس افکنی
مانع تولید ملی محصولات بیوتکنولوژیک در کشور شدهاند اما هرگز از واردات بیرویه
محصولات تراریخته جلوگیری نکرده و به یک مصاحبه سر تا پا غلط اکتفا کردهاند. آقای
محمدی زاده خوب است کارنامهی تاثیرگذاری دوره حاکمیت خود را بر تامین امنیت غذایی
و بر اقتصاد مقاومتی نیز ارائه دهند. آیا اقتصاد مقاومتی مورد نظر مقام معظم رهبری جز این
است که همه باهم دست در دست هم برای تعالی کشورمان آستینها را بالا زده و به
آبادانی کشور مشغول شویم؟
- آقای دکتر شما
از حاشیه سازیهای ریاست سازمان گفتید چه مثالی در این مورد برای ارائه کردن
دارید؟
از سه چهار ماه
پیش سازمان حفاظت از محیط زیست از اینجانب و تعدادی از روسای انجمنهای علمی دعوت
کرد و درخواست کرد تا همایش مشترکی را با حضور ریاست سازمان برگزار کنیم و
توانمندیهای بیوتکنولوژی برای کمک به بخش محیط زیست در آن همایش با حضور مدیران
ارشد سازمان ارائه شود. این حرکت در صورت تحقق (اگرچه دیر هنگام) میتوانست به عنوان آغازی برای
تعامل سازنده انجمنهای علمی و سازمان حفاظت محیط زیست تلقی شود. با وجود برگزاری
جلسات متعدد و تفاهم خوبی که بین کارشناسان و مدیران میانی سازمان حفاظت محیط زیست
و انجمنهای علمی وجود داشت و حتی تاریخ و برنامههای این همایش هم تایید شد بر
اساس اطلاعات دریافتی، آقای مهندس محمدی زاده با مشاهده اسامی سخنرانان که تعدادی
از روسای انجمنهای علمی هم در میان آنها بودهاند برآشفته شدند و با اظهاراتی
کاملا سیاسی و بدون ارتباط با موضوع، دستور لغو این فعالیت و برنامه را صادر کردند
که بیانگر عدم توجه این مدیر ارشد دولت دهم به سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه
کشور در مورد جایگاه انجمنهای علمی است که از قضای حادثه با مشارکت همین دولت
تنظیم و پس از تایید مقام معظم رهبری ابلاغ شده است.
از ندانم کاریهای
دیگر در این حوزه انتصاب یکی از مدیران سابق و با تجربهی ایمنی زیستی کشور به
مدیریت پروژه توانمند سازی اجرای پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا برای دومین بار و
عزل وی بازهم برای دومین بار و بلکه سومین بار است. داستان از این قرار است که
پروژهای به ارزش 750 هزار دلار از سوی برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد به تصویب
رسید که با مدیریت آقای دکتر محمد حسین صنعتی تهیه شد و در اواخر سال 90 این پروژه
به امضای برنامه یاد شده رسید. اما در این مرحله که بخشی از این پول به تهران
رسیده است دکتر مرشدی خود را به عنوان مدیر پروژه معرفی کرده و متاسفانه با ارسال
نسخه فارسی آن پروژه به دبیرخانه پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا که به امضای آقای
محمدی زاده رسیده است یک اقدام غیر متعارف و حاکی از ندانم کاری دیگری نیز در دفتر
اعمال آقای رئیس ثبت شد. اکنون با دستور مهندس محمدی زاده دکتر صنعتی از مصدر این
پروژه کنار زده شده تا راه هزینه کرد این اعتبار خارج از شمول محاسبات عمومی
هموارتر شود.
اکنون نگرانی
جامعه علمی ذیربط بیش از سرنوشت این 750 هزار دلار اعتبار بین المللی، متوجه بسترسازیهایی
است که با استفاده از این اعتبارات کلان برای مبارزه با توسعه فناوریهای نو صورت
خواهد گرفت.
- آیا شما هیچ
تلاشی برای مذاکره با آقای مهندس محمدی زاده داشتهاید. آیا بهتر نیست به جای
رسانهای کردن مسائل آنها را مستقیما با خود ایشان در میان بگذارید؟
در اولین
روزهایی که ایشان سر کار آمده بودند در فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی شخصا
از ایشان تقاضای ملاقات کردم و آمادگی انجمن ایمنی زیستی را برای مساعدت به رفع
معضلی که سازمان با آن مواجه است به وی اعلام کردم ایشان سه مرتبه با صدای بلند
گفت من حتما در خدمت شما خواهم بود و جلسه مبسوطی را با شما خواهم داشت. اما این
انتظار هرگز به پایان نرسید و وعده ایشان هرگز محقق نشد و بدون تشکیل جلسه با
انجمنهای علمی و با وجود مکاتبات متعددی که با ایشان صورت گرفت تدوین آیین نامه بازدارندهای
برای قانون ملی ایمنی زیستی همچنان ادامه یافت. رسانهای کردن موضوع علاوه بر ادای
دین به مردم که دانستن را حق آنها می دانیم این اطمینان را به دنبال دارد که مدیر
مخاطب این مطالب را به دقت خواهند خواند و از مدیران ذیربط خود سوال خواهند کردو
احتمالا در صدد تهیه پاسخ برخواهند آمد.
- و به عنوان حرف
آخر؟
اینجانب مایلم مستقیما
آقای محمدی زاده را خطاب قرار داده و بگویم آقای محمدی زاده با تو هستم. به جای
مقابله با دانشمندان کشور به فکر جلب همکاری آنها برای حفاظت و توسعه محیط زیست
کشورمان باش که دوره مدیریت تو در این سازمان رو به اتمام است اما آمادگی انجمنهای
علمی برای ادامه خدمت به کشور را پایانی نیست!. |